گروه رپ کوروش بند متشکل از دونفر با نام های هنری علی رپر وجلیل رپر که فعالیت خودرا از ابان ماه 1398 شروع کردند انها در اینستا نیز فعالیت دارند پیج.alirezashabangardیکی از پیج های رسمی انهاست
اهنگها
1.من سینگلم
2.طلاق
که اهنگ من سینگلم درمبارزه با روسپیگری ن ودختران ایران است که ار سایت منو تو موزیک وچندین کانال تلگرامی پخش شد
اهنگ طلاق نیز به زودی از منو توموزیک ودیگر رسانه ها پخش خواهد شد
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع، با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد. (اکتبر ۲۰۱۸) |
همه یا برخی از منابع فهرستشده در این مقاله، ممکن است معتبر نباشند. لطفاً با پیدا کردن منابع معتبرتر، یا با بررسی معیارهای اعتبار برای منابع موجود، این مقاله را بهبود بخشید. منابع نامعتبر ممکن است به چالش کشیده شوند و حذف گردند. |
رضا پیشرو | |
---|---|
![]() مصاحبهٔ رضا پیشرو در بیبیسی فارسی | |
اطلاعات | |
نام اصلی | محمدرضا ناصری آزاد |
نام مستعار | رضا پیشرو |
تولد | ۱۲ بهمن ۱۳۶۶ (۳۱ سال) |
ملیت | ایرانی |
سبک(ها) | رپ فارسی |
حرفه(ها) | خواننده، رپر، آهنگساز |
ساز(ها) | گیتار |
سالهای فعالیت | ۱۳۸۴-اکنون |
ناشرین | لیبل ریل |
همکاری(های) مشترک | هیچکس، علی قاف، امیر تتلو، حسین تهی، علی اوج، شایان آسفالت، شاهین فلاکت، نابغهها (خواننده نابغهها)، بهرام، حصین، صادق، عرفان، سوگند، جاستینا، |
هنرمندان همکار | هیچکس، بهرام، امیر تتلو، سوگند، حصین، عرفان، حسین تهی، آوا خواننده، ویکتور، مستر آماتا |
تحصیلات | اول راهنمایی (ترک تحصیل) |
آلبوم معروف | ریل |
وبگاه | وبگاه رسمی رضا پیشرو |
محمدرضا ناصری آزاد[۱] (زاده ۱۲ بهمن ۱۳۶۶ در تهران) با نام هنری رضا پیشرو، خواننده، آهنگساز، تهیهکننده و ترانهسرای رپ فارسی است.[۲] وی فعالیت غیررسمی خودش را در سال ۷۷ و با لقب رضا 3pac» آغاز کرد. آشنایی با لیبل ۰۲۱ در سال ۱۳۸۴ باعث تحولی بزرگ در سبک کاری رضا شد. از وی ۲ آلبوم غیررسمی به نامهای واقعیت تلخ» و وقت کثیف» همراه با ۴ آلبوم رسمی به نامهای جهنم ساکت»، دوران طلایی»، آغاز اینجاست» و ریل» منتشر شدهاست. سبک کاری پیشرو گنگ و ریتمیک با درونمایه انتقاد از شرایط رپ فارس میباشد. وی در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۹۶ دستگیر شد و پس از دو هفته در ۱۷ اسفند همان سال از زندان آزاد شد.
او در دوران کودکی با سختیهای زندگی از جمله به زندان افتادن و فوت پدر و جدایی پدر و مادرش از هم روبرو شد. در هفت سالگی بعد از گرفتن هدیه ضبط و چند نوار آهنگ از طرف پدر خود با هیپ هاپ و موسیقی رپ و هنرمندانی همچون راکیم، توپاک و خوانندههای قدیمی رپ دنیا آشنا شد و از همان کودکی شروع به نوشتن رپ کرد. اولین ترانه وی یک شعر دیس به پدرش بود که هیچگاه منتشر نشد.[۱] وی از همان سنین نوجوانی بعلت درگیری با پدر خوانده خود خانه را ترک کرد.
پیشرو با هنرمندان زیادی همکاری داشتهاست که میتوان به هیچکس»،[۳] قاف»، تتلو»، تهی»، شاهین فلاکت»، حصین»، سوگند»، منوچهر والی زاده»، صادق»، اوج»، عرفان» و بهرام» اشاره کرد.
وی در مصاحبه ای خبر از این داد که در آینده اتفاقهایی همراه با امینم رقم خواهد خورد.
یاس» در مصاحبه خود با MTV Iggy پیشرو را به عنوان یکی از بهترین خوانندگان رپ ایران معرفی کرد. هیچکس» تکآهنگ ما با همیم» از آثار پیشرو را یکی از بهترین آهنگهای رپ فارسی میداند. همچنین سینا ساعی از گروه تیک تاک تکآهنگهای دیوونه۲» و نیلوفر آبی» را به عنوان آهنگهای مورد علاقه خود نام بردهاست.[۴][۵]
وی در کلیپ یه مشت سرباز» که در سال ۸۷ منتشر شد در کنار هیچکس»، بهرام»، آتور» و قاف» به ایفای نقش پرداخت. دو برادر کوچکتر رضا به نامهای علی اوج» و امید قدر» هم از فعالین شاخههای هیپ هاپ بهشمار میآیند.[۶]
نماهنگ قبرستون هیپ هاپ پیشرو را برخی بهترین نماهنگ رپ فارسی میدانند.
پیشرو در سال ۱۳۹۴ اولین آهنگ غیر رایگان خود را به نام آواتار» به بازار عرضه کرد و همینطور بعد از آن آهنگ مشترک او با علی اوج» به نام شیرا رو زمین» و بعد از آن آهنگ سکندری» به صورت پولی در سایت وی به نمایش درآمد.
پیشرو بعد از اختلافات با چندتا از افراد گروه زد بازی شروع به دیس دادن به گروه داد که از معروفترین آنها میتوان به اثر منفی (که به عقیده برخی قویترین دیس بک تاریخ رپ فارسیه)، چاقال نامه، خانم جی جی، دروغ سنج و … اشاره کرد ولی در جواب پیشرو زد بازی هم آهنگهای رو منتشر کرد که میتوان به کل کل، چرا بدی (با همراهی هیچکس)، دروغ تعطیل، منصفانه و … اشاره کرد.
این درگیری طولانیترین درگیری رپ فارسی میباشد.
پیشرو و هیچکس از پیشگامان رپ فارسی و مؤسس گروه ۰۲۱ هستند. بعد از مدتی با اختلاف تراشی برخی از دوستانشان سوء تفاهمهایی بین این دو فرد به وجود اومد که حاصلش ۹ سال جدایی و اختلاف بود، سروش هیچکس بعد از جدایی از پیشرو آهنگی به نام اون مثل داداشم بود رو برای وی ساخت و منتشر کرد. اما پیشرو در مصاحبه ای از او خواست که باز برگرده و این دو در ترکیه بعد از ۹ سال همدیگر رو ملاقات کردند.[نیازمند منبع]
رضا پیشرو در اواخر سال ۱۳۹۶ یک تکآهنگ به نام توتول را بر علیه امیر تتلو خواند، تتلو که در این اواخر در اینستاگرام و … جنجال به پا کرده بود و همین کار سبب نفرت عده بسیاری از مردم از تتلو شده بود باعث شد که رضا پیشرو ترانهای سنگین بر علیه تتلو بخواند.
وی در سال ۱۳۹۷ پس از صدور حکم دستگیری از طرف دادگاه انقلاب اسلامی بهصورت قاچاقی از مرز ایران به ترکیه فرار کرد. او در آهنگ مرز دربارهٔ فرار خود از ایران توضیح دادهاست.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نیپسی هاسل | |
---|---|
![]() هاسل در سال 2011 | |
اطلاعات پسزمینه | |
نام شناسنامهای | Ermias Asghedom[۱] |
زادگاه | ۱۵ اوت ۱۹۸۵ Los Angeles, California, U.S. |
تاریخ مرگ | ۳۱ مارس ۲۰۱۹ (۳۳ سال) Los Angeles, California, U.S. |
سبک | Hip hop |
حرفه(ها) |
|
سازها |
|
سالهای فعالیت | ۲۰۱۹–۲۰۰۵ |
ناشر(ان) | |
همکاریهای مرتبط |
ارمیاس ازکدوم (زاده ۱۵ اوت ۱۹۸۵ – درگذشته ۳۱ مارس ۲۰۱۹)، که بهطور حرفه ای به عنوان نیپسی هاسل شناخته میشود، یک رپر آمریکایی و ترانهسرا از لس آنجلس، کالیفرنیا بود. در اواسط سال ۲۰۰۰، از صحنههای هیپ هاپ ساحل غربی،، شناخته شد. او در ابتدا با نامهای متعدد میکستیپ شناخته میشد، از جمله " گلولههایی که نامی نداشتند "، "ماراتن"، "ماراتن ادامه دارد" و " کرنشاو"، که آخرین آن را رپر جی-زی ۱۰۰ نسخه و هر کدام برای ۱۰۰ دلار خریداری کرد.[۲] پس از تأخیر زیاد، اولین آلبوم استودیوی دور قهرمانی خود در فوریه ۲۰۱۸ و تحسین منتقدان را برانگیخت و موفقیت تجاری داشت.[۳][۴][۵][۶] و برای بهترین آلبوم رپ در شصت و یکمین مراسم جایزه گرمی در ۲۰۱۹ نامزد دریافت جایزه شد.[۷]
هاسل در خارج از فروشگاه خود، ماراتن لباس، در لس آنجلس جنوبی در تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۱۹ به قتل رسید.[۸]
ازکدوم در تاریخ ۱۵ آگوست متولد ۱۹۸۵،[۹] و بزرگ شده در محله کرنشاو از جنوب لس آنجلس.[۱۰][۱۱] پدرش یک پناهنده از اریتره به ایالات متحده است که از جنگ فعلی در سرزمین خود فرار کرده و مادرش آمریکایی آفریقایی است.[۹][۱۱][۱۲] ازکدوم هنگامی که در مورد گذشتهاش در مصاحبهای سؤال شد، اظهار داشت: "من در لس آنجلس کنار مادرم بزرگ شدم، شما میدانید خانواده مادرم آمریکایی سیاه است. من همیشه میراثم را از پدرم میدانستم، اما من هرگز خانواده ام را ندیدم.
هاسل و بازیگر لورن لندن در سال ۲۰۱۳ ازدواج کردند و اولین فرزندشان در ۳۱ اوت ۲۰۱۶ متولد شد. لندن فرزندانی از یک رابطه شویی قبلی با لل وین دارد، در حالی که هسل از یک رابطه قبلی دختری به نام اِمانی داشت.[۱۳][۱۴][۱۵]
به گفته منابع پلیس، در ۳۱ مارس ۲۰۱۹، هسل چند بار در پارکینگ فروشگاه خود، ماراتن لباس، در جنوب لس آنجلس در حدود ۳:۲۵ بعد از ظهر شلیک شد. هاسل پنج بار در بدنش و یک بار در سرش شلیک شد. دو نفر دیگر در تیراندازی زخمی شدند.[۱۶][۱۷] هر سه قربانی به یک بیمارستان منتقل شدند، جایی که هسل درگذشت. او ۳۳ سال داشت.[۱۸] پس از شنیدن این خبر، افراد مشهور متعددی از جمله محمود احمدى نژاد، رئيس جمهور سابق ايران همدردی خود را در رسانههای اجتماعی ابراز داشتند.[۱۹][۲۰] پلیس اریک هولدر ۲۹ ساله را به عنوان یک مظنون شناسایی کردهاست.[۲۱][۲۲] محققان معتقدند که مقتول هولدر را میشناخته و علت قتل دلایل شخصی بوده.[۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷]
این ۲ زیررده در این رده قرار دارند؛ این رده در کل حاوی ۲ زیررده است.
رپرهای اهل تهران (۶ ص)
رپرهای زن اهل ایران (۴ ص)
این ۲۰ صفحه در این رده قرار دارند؛ این رده در کل حاوی ۲۰ صفحه است.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
لیلا فروهر | |
---|---|
![]() لیلا فروهر در کنسرت ویسبادن، ۲۰۱۴ | |
اطلاعات | |
تولد | ۴ اسفند ۱۳۳۷ ۲۳ فوریهٔ ۱۹۵۹ (۶۰ سال) اصفهان |
ملیت | ایرانی |
سبک(ها) | موسیقی پاپ فارسی فیوژن سنتی ایرانی |
ساز(ها) | سهتار - تار - تیمپو - پرکاشن |
سالهای فعالیت | بازیگری (۱۳۴۴–۱۳۵۷) خوانندگی (۱۳۵۱–اکنون) |
نوع صوت | متزوسوپرانو |
وبگاه | وبگاه لیلا فروهر |
لیلا فروهر (زاده ۴ اسفند ۱۳۳۷[۱]) خواننده پاپ و بازیگر سابق سینما و تئاتر ایرانی است که هشت سال پس از انقلاب در سال ۱۹۸۶ و ابتدا از ترکیه به پاریس مهاجرت کرد و سپس از سال ۱۹۸۸ تاکنون در آمریکا، لس آنجلس زندگی میکند.[۲][۳]
لیلا فروهر فرزند هنرپیشه و بازیگر سینما و تلویزیون ایران جهانگیر فروهر و فرنگیس فرحزادی است و هنرپیشگی در سینما را از سن پنج سالگی آغاز کرد و پس از آن در سن چهارده سالگی پا به عرصه موسیقی گذاشت.[۴]
وی پیش از انقلاب در بیش از ۴۵ فیلم ایرانی نقش بازی کرده بود و پس از مهاجرت به آمریکا بیش از ۲۰ آلبوم منتشر کردهاست.[۲] لیلا همچنین در کشورهای اطراف ایران مانند تاجیکستان[۵] و افغانستان نیز شهرت دارد.
در سال ۲۰۱۰ میلادی، لیلا فروهر در جشن نوروزی در کتابخانه توماس جفرسون کنگرهٔ ایالت متحده آمریکا برنامهای اجرا کرد.
لیلا فروهر در خردسالی
لیلا فروهر متولد ۴ اسفند ۱۳۳۷ خورشیدی در اصفهان است. وی در خانوادهای هنرمند از مادری هنرپیشه به نام فرنگیس فرحزادی و پدری بازیگر به نام جهانگیر فروهر به دنیا آمد. لیلا از سه سالگی پا به صحنهٔ تئاتر گذاشت و به نقش آفرینی در تئاترهای مختلف در تئاتر سپاهان اصفهان در کنار پدر و مادر خود و هنرمند بزرگ تئاتر ارحام صدر پرداخت.
مرتضی در کنار لیلا فروهر، پشت جلد مجله جوانان امروز
لیلا از کودکی کار هنری خود را آغاز کرد؛ و در فیلم مراد و لاله و سپس در فیلم خروس جنگی نقش آفرینی کرد. در ۹ سالگی در فیلم سلطان قلبها در کنار محمدعلی فردین بازی کرد.[۶] موفقیت و هنر لیلا در فیلم سینمایی سلطان قلبها تا حدی برای محمدعلی فردین دلنشین بود، که تولد لیلا فروهر را در سندیکای هنرمندان برپا کرد. لیلا در فیلم من هم گریه کردم با بهروز وثوقی به نقش آفرینی پرداخت.
لیلا همچنین در نوجوانی در فیلمهای زیادی به بازی پرداخت؛ که میتوان به فیلمهایی چون (میهمان ، گل خشخاش ، اضطراب و شب آفتابی) اشاره کرد.
لیلا از ۱۴ سالگی خوانندگی را بهطور حرفهای آموخت و خواند و خالق آثاری از جمله شمیم، دلم تنگه، دو پرنده، کلاغهای خبر چین، نیاز، چشمه نور، جولین و… شد ضمناً لیلا فروهر تنها خواننده ای است که توانایی اجرای پاپ و سنتی را به بهترین شکل ممکن را دارد.
درآخرین روزهای سال ۱۳۵۷ نمایشنامه عفریته ماچین» به نمایش درآمد که تلفیقی بود از آثار نمایشی سنتی ایرانی که یادگاری مهمی است از هنر نمایشی بومی ایران به کارگردانی رضا میرلوحی با بازی درخشان و آواز خوانی بینظیر لیلا فروهر، در کنار پدرو مادرش، جهانگیر فروهر و فرنگیس فرحزادی و همچنین مرتضی عقیلی، محمد مطیع، عنایت بخشی، بهروز به نژاد، بهرام وطنپرست، محمد ورشوچی و …
او پس از انقلاب ایران به دادگاههای انقلاب اسلامی احضار شد.[۷] لیلا به دلیل ممنوعیت خوانندگی ن و پارهای دیگر از مشکلات در سال ۱۳۶۵ به کردستان ترکیه رفت و سپس به استانبول رفت، بعد از آنجا رهسپار آلمان شد و پس از چهار روز به فرانسه رفت و در فرانسه، مادر، خواهر و برادر خود را پس از یکسال دوری ملاقات کرد.[۸] لیلا در سال ۱۹۸۸ میلادی به آمریکا مهاجرت کرد و ساکن شهر لس آنجلس شد و در آنجا نیز به خواندن در کنسرتها و تولید آلبوم جدید پرداخت.[نیازمند منبع] او همچنین در بسیاری از نمایشنامهها ی تلویزیونی بازی کرد که معروفترین آنها شهر فرنگ در کنار پرویز کاردان، شهرام شبپره و فریبا فروهر بود و همچنین نمایشنامههای مطب و کلانتری با هنرنمایی لیلا و بازی شهره آغداشلو و هوشنگ توزیع.
از سال ۱۹۹۹ با هنرمند ایرانی پرویز صیاد و فریبا فروهر نمایشنامه یک صمد و دو لیلا به روی صحنه رفت، نمایشی برگرفته از زندگی شخصی لیلا فروهر و داستان بازجوییها و مهاجرت وی که این نمایش آمار بیشترین شب اجرای یک تئاتر ایرانی در خارج از کشور را به خود اختصاص داد.
لیلا فروهر در ۲۹ مرداد ۱۳۸۳ با فردی به نام اسماعیل نبی (اسی) ازدواج کرد و به شهرستان اورنج، کالیفرنیا نقل مکان کرد.[۹][۱۰] رضا اصلان، مسلمان اصلاحطلب نایاکی ساکن آمریکا خواهرزاده فروهر است.[۱۱]
قبل از انتشار آلبوم مخمل ناز وی آلبومی با سبک سنتی تهیه کرد ولی به پیشنهاد همکاران و کمپانیها این آلبوم را ارائه نداد و اولین آلبوم خود را با نام مخمل ناز به بازار عرضه کرد که موسیقی ترانهٔ مخمل ناز» کار خود او بود. در پی عرضهٔ آلبومهای موفق کنسرتهای زیادی در کشورهای مختلف در سراسر دنیا برگزار کرد.
لیلا فروهر اولین هنرمند ایرانی بود که برای اولین بار در دبی برنامه اجرا کرد و البته در کشور ژاپن نیز برنامههایی اجرا کرد و به دعوت تاجیکستان در شهرهای مختلفی چون: دوشنبه، کولاب،. برنامه اجرا کرد. در این برنامهها ۱۰–۱۵ هزار نفر حضور داشتند.[۱۲]
یکی دیگر از کارهای لیلا فروهر اجرای سه برنامه در سالن مراسم اسکار تئاتر کداک میباشد. لیلا فروهر در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۸ و ۲۰۱۸ در این سالن برنامه اجرا کرد.
برای اولین بار لیلا فروهر آلبوم از قلب من به صورت زنده بر روی صحنه برد. لیلا فروهر به همراه گروه رومی و شهره آغداشلو با ارکستر ۲۶ نفری به رهبری امیر بدخش کنسرت زندهٔ آلبوم را در سالن مجلل رویس حال» بر پا کرد. شب عشق و عرفان و موسیقی ناب ایرانی پیشکش ایرانیان مقیم آمریکا شده بود.
برگزاری مراسم بزرگداشت نوروز از جانب کمیسیون نوروز در تالار توماس جفرسون کتابخانهٔ کنگرهٔ آمریکا و دعوت از لیلا فروهر به عنوان هنرمند و خوانندهٔ فارسیزبان یکی دیگر از موفقیتهای لیلا فروهر در عرصهٔ هنری است.[۱۳][۱۴] (کمیسیون نوروز سازمان فرهنگی و هنری است که از جانب ایرانیان مقیم آمریکا و سفرای آسیای باختری و مرکزی تشکیل گرفته و هدفش معرفی فرهنگ و سنتهای پارسی زبانان است).
نوشتار اصلی: ترانهشناسی لیلا فروهر
بعد از فوت مهستی در سال ۱۳۸۶، وی جز ۴ خواننده خانم ایرانی که بود که به همراه سپیده، هنگامه و هلن، به درخواست شبکه طبش، برای ساخت آهنگی برای یادبود مهستی دعوت شد.[۱۵][۱۶]
چند روز پیش از نوروز ۱۳۹۱ لیلا فروهر آلبوم از قلب من را منتشر کرد. در این آلبوم از شاعران کلاسیک ایران همچون مولانا، عراقی و حافظ و شاعران معاصر فریدون مشیری، رهی معیری، سیمین بهبهانی، ترانههایی انتخاب شده که با آهنگسازی و تنظیم گروه رومی اجرا شدهاست. در این آلبوم شهره آغداشلو نیز همکاری کرد و دکلمههای ترانهها را به انگلیسی بر عهده گرفتهاست.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
این نوشتار به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. لطفاً با افزودن یادکرد به منابع قابل اعتماد برطبق اصول تأییدپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به بهبود این نوشتار کمک کنید. مطالب بدون منبع ممکن است به چالش کشیده و حذف شوند. (نوامبر ۲۰۱۹) |
شُهره صولتی | |
---|---|
![]() | |
اطلاعات | |
نام مستعار | شهره |
تولد | ۱۴ دی ۱۳۳۷۴ ژانویهٔ ۱۹۵۹ (۶۰ سال) |
ملیت | ایرانی |
سبک(ها) | موسیقی پاپ فارسی |
سالهای فعالیت | ۱۳۵۲- اکنون |
ناشرین | آونگ موزیکشرکت ترانهپی ام سی موسیقی |
تحصیلات | موسیقی |
دانشگاه | هنرستان عالی موسیقی |
علت معروفشدن | ترانه (دختر مشرقی) |
وبگاه | وبگاه رسمی |
فاطمه صولتی با نام هنری شُهره (زاده ۱۴ دی ۱۳۳۷ در تهران)، خواننده و بازیگر ایرانی است. او همچنین خواهر شهرام صولتی است.
شهره در ۱۴ دی سال ۱۳۳۷ در محله سرچشمه در جنوب تهران متولد شد. نام اصلی او فاطمه صولتی است. پدر او یکی از بهترین ویولون نوازان آن دوره بودهاست. شهره ۷ سال داشت که از علاقه خود به موسیقی مطلع شد و با حمایت خانوادهاش به هنرستان عالی موسیقی رفت تا با موسیقی آشنایی بیشتری پیدا کند.
شهره و شهرام صولتی - ۱۳۵۶
شهره در ۱۵ سالگی، وارد دنیای هنر شد و خوانندگی را پیشه خود کرد. نخستین ترانه او دختر مشرقی با شعری از منصور تهرانی و آهنگ محمد شمس بود. نام او پس از ترانه تو که نیستی بر سر زبانها افتاد. پس از ورود او به دنیای موسیقی پاپ، کمپانیهایی شروع به قرارداد بستن با او کردند و عکسهای او، روی جلد اول برای مجلات هفتگی شد. یکی از عوامل شهرت او اجرا در کاباره میامی بود که در آن زمان هواداران زیادی داشت.
شهره چندی بعد وارد دنیای سینما شد و به همراه داریوش اقبالی در فیلم فریاد زیر آب بازی کرد.
او تبدیل به ستاره محبوب آن سالها شده بود؛ و در سال ۱۳۵۶ به همراه سعید کنگرانی مجری یک شوی تلویزیونی به نام (ستاره باران) بودند
شهره صولتی در سال ۱۳۵۷ دو ماه قبل از انقلاب برای اجرای کنسرت به آمریکا رفت و به خاطر تحولات ایران در آنجا ماندگار شد.
در آغاز در نیویورک زندگی کرد. پس از یک سال اقامت در این شهر با یک مرد غیر ایرانی ازدواج کرد و ثمره ازدواجش یک دختر به نام طناز است. نخستین ترانههایش در خارج از کشور در آلبوم طلسم» منتشر شد. او در در سال ۱۳۶۷ به لس آنجلس آمد. اکنون به ایشان القاب زیادی مانند "ملکه صحنه هاً و "ملکه موزیک ایران" "شیطونک شهر آواز" و… میدهند.
شهره با خوانندگانی چون معین، حسن شماعی زاده، فرامرز اصلانی، فرزین، داریوش، شهرام صولتی و … همکاری داشتهاست.
از بهترین همکاریهای شهره میتوان به ترانه پنجرهها با همکاری شهرام صولتی اشاره کرد
او در حال حاضر در ترکیه زندگی میکند و معمولاً کنسرتهای خود را در کشتی سوداتور ترکیه اجرا میکند.
شهره در سال ۲۰۰۸ کنسرتی در دبی داشت و در آن ترانهٔ خلیج فارس را اجرا کرد و باعث شد که او هرگز اجازه ورود به این کشور را نداشته باشد.
شهره یکی از افرادی است که از گذشته در انتخاب آهنگ و شعر دقت بسیاری دارد. به همین دلیل است که اکثر کارهایش میگیرد
از ترانههای ماندگارش میتوان به:
طلوع
دیروز و امروز
هوس
تو که نیستی
شب شعر
عکساشو پاره کردم
پنجرهها
کلاغ دم سیاه
یواشکی
آینه (توبه)
نامه
اصرار و … و جدیدترین آهنگش با نام شرط میبندم» میتوان اشاره کرد
نوشتار اصلی: ترانهشناسی شهره صولتی
۱۳۵۴: دختر مشرقی
۱۳۶۳: طلسم (با شهرام شبپره)
۱۳۶۴: سلام
۱۳۶۵: یکی یکدونه (با شهرام صولتی)
۱۳۶۶: شب شعر
۱۳۶۷: میکس
۱۳۶۸: صدای پا
۱۳۶۹ :جان جان
۱۳۶۹: مرمر (با داریوش، ابی و فرزین)
۱۳۷۰: گرفتار
۱۳۷۱: خاطره ۷ (با معین)
۱۳۷۱: سکه طلا (با مسعود فردمنش)
۱۳۷۱: جمعه به جمعه
۱۳۷۲: هم نفس
۱۳۷۲: مهمونی (با مارتیک)
۱۳۷۲: نمیزارم بری (با شهرام صولتی و حسن ستار)
۱۳۷۳: پنجرهها (با شهرام صولتی)
۱۳۷۳: زن
۱۳۷۵: قصه گو
۱۳۷۶: شنیدم
۱۳۷۷: عکساشو پاره کردم
۱۳۷۸: سایه
۱۳۷۹: حکایت ۵ (با مسعود فردمنش)
۱۳۸۰: عطر
۱۳۸۱: سفر
۱۳۸۲: پیشونی
۱۳۸۳: یارم کو؟ (با فرامرز اصلانی و سیاوش قمیشی)
۱۳۸۴: هوس
۱۳۸۷: عاشقم
۸۹_ فرشتهها
۸۹_ آنقدر دوست دارم
۹۰_ بیا تا برقصیم
۹۰_ پشیمونم
۹۲_ اصرار
۹۲_ کلید
۹۲_ برگرد
۹۳_ دوست دارم
۹۳_ دوست دارم (ریمیکس)
۹۴_ تقویم
۹۴_ معلومه
۹۵_ قاب عکس
۹۵_ عکساشو پاره کردم (ریمیکس)
۹۶_ از خزر تا فارس
۹۶_ شبت بخیر
۹۷_ شرط میبندم
۹۸- نوستالژیک مدلی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اصلانی» به اینجا تغییرمسیر دارد. برای دیگر کاربردها، اصلانی (ابهامزدایی) را مشاهده کنید.
فرامرز اصلانی | |
---|---|
![]() کنسرت فرامرز اصلانی _ کانادا نوامبر ۲۰۱۳ | |
اطلاعات | |
نام اصلی | فرامرز اصلانی |
تولد | ۲۲ تیر ۱۳۳۳ ۱۳ ژوئیهٔ ۱۹۵۴ (۶۵ سال) تهران، ایران |
ملیت | ایرانی |
سبک(ها) | موسیقی پاپ فارسی |
ساز(ها) | گیتار و سهتار |
زمینهٔ فعالیت | آهنگساز، نوازنده، ترانهسرا و خواننده |
سالهای فعالیت | ۱۹۷۷-اکنون |
ناشرین | کلتکس رکوردزشرکت ترانه کلمبیا رکوردز |
سازهای برجسته | |
گیتار، سه تار | |
تحصیلات | رشته رومهنگاری |
دانشگاه | لندن، انگلستان ![]() |
آلبوم معروف | دلمشغولیها |
وبگاه | faramarzaslani.com |
کنسرت فرامرز اصلانی در کلگری، کانادا، نوامبر ۲۰۱۳
فرامرز اصلانی (زادهٔ ۲۲ تیر ۱۳۳۳ در تهران) آهنگساز، نوازندهٔ چیره دست گیتار و سهتار، ترانهسرا و خوانندهٔ موسیقی پاپ ایرانی است.
اصلانی دانشآموخته رشتهٔ رومهنگاری از دانشگاه لندن است. او ترانهها و موسیقیاش را بیشتر خود مینویسد و آن را با سبک ویژه خودش با گیتار و آواز اجرا میکند.
وی پس از پایان تحصیلات به رومهنگاری پرداخت و نوشتههای بسیاری را به زبانهای انگلیسی و فارسی منتشر کرد. سال ۱۹۷۲ از انگلستان به لسآنجلس رفت و چهار سال در آنجا بود[۱] سپس به ایران بازگشت و فعالیت خود را یکی از رومههای انگلیسیزبان به نام تهران ژورنال (Tehran Journal) آغاز کرد.[۲]
در سال ۱۹۷۷ او مورد توجه رئیس کمپانی سیبیاس رکوردز اینترنشنال (en) در تهران قرار گرفت و نخستین مجموعه از آثار موسیقی خود را تحت عنوان دلمشغولیها به همراه کمپانی سیبیاس منتشر کرد که به سرعت توانست جزو پرفروشترین آثار موسیقی در آن سال قرار گیرد.
پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ او به همراه خانوادهاش ایران را ترک کرد و در انگلستان سکنی گزید. در آنجا بهطور همزمان فعالیتهای رسانهای و موسیقاییاش را پی گرفت. هر دو دختر او به نامهای فدرا و رکسانا نیز مانند پدر در زمینه موسیقی فعالیت میکنند. از مهمترین آثار اصلانی که در ایران هم به شهرت فراوانی رسید آلبومهای دلمشغولیها و روزهای ترانه و اندوه بود.
آلبومهای فرامرز اصلانی در داخل ایران اجازه پخش ندارند، اما برخی آهنگهای او از جمله آهوی وحشی با شعری از حافظ بارها از رادیوی جمهوری اسلامی ایران پخش شدهاست.[۳][۴]
در سال ۱۳۹۷ گزیدهای از ترانههای اصلانی در قالب کتاب روزهای ترانه و اندوه: گزینهی ترانههای فرامرز اصلانی» توسط نشر کولهپشتی منتشر شد.[۵]
نوشتار اصلی: ترانهشناسی فرامرز اصلانی
فرهاد مهراد
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبری پرش به جستجوفرهاد مهراداطلاعاتتولد۲۹ دی ۱۳۲۲ملیتایرانیمرگ۹ شهریور ۱۳۸۱ (۵۸ سال)پاریسعلت مرگهپاتیت سیسبک(ها)پاپ، راکسالهای فعالیت۱۳۴۲–۱۳۵۷[۱]۱۳۷۲–۱۳۸۱[۱]آلبوم معروفبرف، وحدتوبگاهfarhadmehrad.org
فرهاد مِهراد (۲۹ دی ۱۳۲۲ در تهران— ۹ شهریور ۱۳۸۱ در پاریس)[۱] معروف به فرهاد، خواننده، آهنگساز و نوازندهٔ پاپ راک اهل ایران بود.[۲] وی از خوانندگان صاحب نام راک ایرانی بود که نخستین آلبوم راک اند رول انگلیسی ایران را منتشر کرد.[۳]
آنچه که او را از دیگر خوانندگان هم نسلش متمایز میکند، خواندن ترانههای اجتماعی است که در آثار موسیقی او متبلور شدهاست. این عنصر در مضامین تمامی ترانههای او کاملاً به چشم میخورد.[۲][۴]
همچنین او را به عنوان یکی از اولین خوانندگان ی ایران نیز میشناسند.[۵] وی در اوایل دهه ۱۳۵۰ ترانههایی با مضامین ی، انتقادی میخواند[۱][۵][۶] و در زمستان ۱۳۵۷ ترانه انقلابی وحدت» را خواند،[۷] اما پس از انقلاب تا سال ۱۳۷۲ از ادامه کار منع شد.[۱]
از معروفترین آهنگهای او میتوان به مرد تنها»، جمعه»، آیینهها»، خسته»، اسیر شب»، هفته خاکستری»، شبانه ۱ و ۲»، گنجشکک اشی مشی»، کودکانه»، سقف»، آوار»، وحدت»، نجواها»، کوچ بنفشهها»، برف»، مرغ سحر»، گل یخ»، شب تیره» و… اشاره کرد. وی آهنگهایی نیز به زبانهای غیرفارسی دارد.[۳]محتویات۱ زندگینامه۱.۱ فصل کودکی و نوجوانی۱.۲ فصل جوانی۱.۲.۱ آغاز فعالیّت هنری با نوازندگی۱.۳ آغاز همکاری با گروه بلک کتس به عنوان خواننده و نوازنده گیتار و پیانو۱.۳.۱ اجرای اوّلین ترانه به زبان فارسی در دوبله یک فیلم۱.۴ آغاز فعالیت در موسیقی فارسی با اجرای ترانهای نوین در اوّلین موسیقی متن فیلم۱.۵ فصل پایانی۲ موزه خانهٔ فرهاد۳ جایگاه شعر و ترانه از نگاه فرهاد۴ تحلیلی بر شیوه خوانش فرهاد۵ یادی از او در مراسمها و دیگر آثار هنری۶ آثار۶.۱ فارسی۶.۲ انگلیسی۷ پخش آثار فرهاد از صدا وسیما۸ جستارهای وابسته۹ پانویس۱۰ فهرست منابع۱۱ پیوند به بیرونزندگینامهفصل کودکی و نوجوانی
فرهاد مهراد در ۲۹ دی ماه سال ۱۳۲۲ در تهران[۸] متولّد شد. پدرش کاردار وزارت خارجهٔ ایران در کشورهای عربی بود. او که کوچکترین عضو خانواده بود، خصوصیّات رفتاریاش به گونهای با همسالانش متفاوت بود که از دید دوستان و آشنایان و خانواده به مقلّد بزرگسالان تشبیه میشد.[۹][۱۰] سه ساله بود که گرایش ویژهاش به موسیقی باعث شگفت اطرافیان شد، بهطوریکه از او دیده میشد ساعتها در پشت اتاق برادرش مشغول گوش دادن به تمرینات ویلن او و دوستانش شود، که به گفتهٔ خود او: با وجود اینکه نمیدانست این صداها چیست امّا گوش او از همان کودکی با موسیقی آشنا میشد.» بعد از اینکه علاقه او به موسیقی توسط دوست برادرش مورد توجّه قرار میگیرد، آن فرد خانوادهاش را ترغیب به فراهم نمودن سازی برای او میکند. به هر ترتیب یک ویلن سل برای او تهیه شده و سرآغازی برای یادگیری دانش موسیقیاش میشود. امّا مدّت زمان یادگیری بیشتر از سه جلسه دوام نمیآورد و ویلنسل میشکند؛ که خودش بعدها دربارهٔ آن حادثه این چنین میگوید: به هر حال سازی تهیه میشود و سپس توسط همانهایی که تهیه شده بود شکسته میشود، که در آن لحظه ساز صد تکه و روح من نیز به همراه آن هزار تکه میشود و به گونهای میتوان گفت که علاقه من به موسیقی هرز رفت، زیرا باعث شد که موسیقی را به صورت دِیمی و از راه گوش فرا بگیرم.» پس از آن واقعه باز هم تنها دلخوشی او گوش سپردن به همان تمرینات موسیقی برادر بزرگ و داشتن ساز هم تبدیل به یکی از محالات میشود.[۹][۱۱] در دوران مدرسه پی به علاقه و تواناییاش به رشته زبان و ادبیات فارسی میبرد و در کنار موسیقی تبدیل به دیگر دغدغهاش میشود و او را مایل به ادامه تحصیل در رشته ادبیات میکند؛ ولی با مخالفت عموی بزرگ که در غیاب پدر سرپرستی خانواده را بر عهده داشت روبرو شده و مجبور به ادامه تحصیل در رشتهٔ طبیعی میشود؛ نتیجهٔ علاقهمند نبودن به این رشته و دروس آن دلیلی بر ترک تحصیل او در کلاس یازدهم میشود.[۹][۱۲][۱۳]فصل جوانی
آغاز فعالیّت هنری با نوازندگی
بعد از ترک تحصیل به دنبال علاقهٔ دوران کودکی، یعنی نوازندگی و کار موسیقی رفته و به دلیل اجازه نداشتن ساز از سوی پدر خانواده، برای یادگیری نواختن به خانهٔ دوستان و همسایگان ارمنی خود میرود تا بتواند از سازهایی که در منزل آنها بود استفاده کند. زیرا به گفته خود او: ارمنیها در آن دوران نسبت به خانوادههای دیگر آزادتر بوده و انواع موسیقیهای جهان را گوش میدادند و همچنین سازهایی نیز در منزل خود داشتند.»
به این ترتیب به صورت خودآموز نوازندگی گیتار و پیانو را یاد میگیرد و چندی بعد توسط همان هم محلیهای ارمنی، گروه چهار بچه جن (به انگلیسی: The four imps) را تشکیل میدهد و در آن گروه به کار نوازندگی و اجرای برنامه در کلابهای گوناگون مشغول میشود. چندی بعد این گروه برای اجرای برنامهای که توسط مدیریت هتل خورشید که برای کارکنان باشگاه شرکت نفت ترتیب داده شده بود راهی اهواز میشود.
در اجرای شب اوّل برنامه، رهبر ارکستر به علّت عدم حضور خواننده گروه از او میخواهد که علاوه بر نوازندگی به عنوان خواننده نیز گروه را همراهی کند و او نیز با یکبار دوره کردن متن ترانه و آهنگ، برنامه را به روی صحنه میبرد. (او در اَدا کردن درست واژگان و عبارات حساس بود و همچنین اطلاعات جامعی در رابطه با موسیقی جهان داشت. همین امر باعث میشد که وقتی ترانهای را به زبانی دیگر و از آهنگهای انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی و…، به آواز درآورد کمتر کسی باور کند که او به زبان دیگری تکلّم دارد) چنین وسواسی برای گروهی که به زبانهای ارمنی و انگلیسی برنامه اجرا میکردند مفید واقع شده و برای اجرای خوبشان مورد استقبال قرار میگیرند و مدّت اجرای برنامه نیز برای چند شب متوالی تمدید میشود.[۹][۱۱][۱۲][۱۴] همچنین به گفته منوچهر اسلامی، نوازنده ترومپت و عضو سابق گروه بلک کتس: فرهاد چون از کودکی به منزل دوستان ارمنی خود برای بهرهگیری از سازهای آنان به صورت پنهانی درآمد و شد بود کاملاً به زبان ارمنی نیز تسلّط داشت.»[۱۵]آغاز همکاری با گروه بلک کتس به عنوان خواننده و نوازنده گیتار و پیانو
مدتی بعد او از آن گروه جدا شده و به صورت مستقل فعالیّتهایش را در زمینه موسیقی آغاز میکند و در اوّلین قدم در سال ۱۳۴۲ به برنامهای تلویزیونی، تحت عنوان (واریته استودیو ب) میرود و در آنجا نیز آهنگهای غیر فارسی را اجرا کرده و طرفدارانی مییابد. از این رو، یعنی بعد از دیده شدن در این برنامه و مورد توجّه قرار گرفتن توسط مخاطبین، چندی بعد از او برای اجرای برنامه در کنسرت بزرگی به مناسبت سالروز محمدرضاشاه پهلوی که توسط مدیریت (مجله اطلاعات جوانان) در استادیوم امجدیه صورت گرفته بود دعوت میشود و در آن کنسرت نیز چند ترانه غیر فارسی را با گیتار مینوازد و میخواند و مورد استقبال مردم و تماشاچیان قرار میگیرد.
از قضا در این کنسرت ویدا قهرمانی هنرپیشه سینما که به همراه همسرش مالک کافه کوچینی بودند نیز حضور داشت و به دلیل اجرای زیبایش او را به گروه بلک کتس که هر شب در کوچینی برنامه داشتند معرفی میکند.[۱۱][۱۶] از سال ۱۳۴۵ همکاری او با بلک کتس آغاز میشود و در آنجا به دلیل اجراهای انگلیسیاش که به گفته دوستان و مخاطبانش از اجرای اصل آهنگ نیز بهتر بود، به گونهای که آمریکاییهای مقیم ایران به رزرو صندلیهای جلو برای نزدیک بودن به او سر و دست میشکستند به فرهاد بلک کتس» معروف شده و حتی توسط نشریات آن زمان و افرادی که از مخاطبان او در کوچینی بودند، لقب ری چار ایران» را نیز میگیرد.[۱۷][۱۸]
او در این گروه به خواندن آوازهایی از گروههای معروف موسیقی آن زمان از جمله: بیتلها، انیما، بی جیز، فورتاپس و خوانندگان سرشناسی مانند: الویس پریسلی، ری چار، تام جونز، نینا سیمون، فرانک سیناترا، بن ئی. کینگ و بسیاری دیگر میپردازد. منوچهر اسلامی عضو سابق و نوازنده ترومپت در گروه بلک کتس از او به عنوان پایه اصلی این گروه یاد میکند و میگوید: او با آنکه نت نمیدانست و موسیقی را از راه گوش و به صورت تجربی آموخته بود نیاز چندانی به تمرین نداشت و با یکبار زمزمه کردن ترانههای انگلیسی صدا و سازش را با اعضای گروه هماهنگ میکرد و در واقع به احترام سایر اعضا به جلسات تمرین میآمد.» همچنین ابی دیگر خواننده پاپ که در آن زمان هنوز فعالیّت حرفهای خود را به صورت جدی آغاز نکرده بود به مدّت دو سال با گروه بلک کتس همکاری کرد که همیشه از این دو سال و در کنار فرهاد مهراد بودن به نیکی یاد میکند و آن دو سال را به عنوان یک دوره آموزشی قلمداد کرده و میگوید: هر آنچه که در آواز خواندن یادگرفتهام مدیون فرهاد هستم.»[۱۹] همچنین از سوی مردم بر دیگر خواننده پاپ فریدون فروغی نیز در اوایل فعالیّت هنریاش به دلیل تأثیرپذیری از فرهاد مهراد خرده گرفته میشد.
اجرای اوّلین ترانه به زبان فارسی در دوبله یک فیلم
در همین زمان، یعنی در اوج فعالیّت بلک کتس بود که استاد علی کسمایی مدیر دوبلاژ، ملقّب به پدر دوبله ایران به دنبال صدایی برای ترانه (With a little bit luck) (به فارسی: با یه کمی شانس) برای فیلم انگلیسی بانوی زیبای من میباشد و با توجه به معروف شدن فرهاد مهراد در کلاب کوچینی و معرفی اش از سوی تورج نگهبان او را به عنوان صدای دوبلهکننده این ترانه انتخاب میکند؛ و در واقع این ترانه اولین ترانهای است که او آن را به زبان فارسی میخواند.[۲۰] چندی بعد او از بلک کتس جدا شده و برای دیدار خواهرش به انگلستان میرود. اما سفری که قرار بود دوماهه باشد بیش از یک سال به طول میانجامد.
در این سفر برای کسب درآمد مدتی را به اجرای برنامه در کلابهای لندن میپردازد که یکی از تهیهکنندگان مطرح انگلیسی با شنیدن آواز او انتشار آلبومی را به زبان انگلیسی به او پیشنهاد میکند، ولی به دلیل بیماری و مشکلات شخصی انتشار آلبوم در حد حرف باقی میماند.[۲۱] پس از بازگشت به ایران اوّلین اجرای موسیقی خود را در هتل ریمبو در خیابان ایرانشهر تهران اجرا میکند و سپس برای مدت کوتاهی به اجرای برنامه در کافه کوچینی ادامه میدهد.[۱۲]آغاز فعالیت در موسیقی فارسی با اجرای ترانهای نوین در اوّلین موسیقی متن فیلم
در سال ۱۳۴۸ توسط اسفندیار منفردزاده که در آن زمان به دنبال صدای جدیدی برای ترانهٔ مرد تنها» (با آهنگی از خودش و شعری از شهیار قنبری) برای فیلم رضا موتوری (به کارگردانی مسعود کیمیایی) بود انتخاب میشود و پیشگام از خوانندگان دیگر، سرآغازی برای اجرای ترانهای نوین با مضمونی اجتماعی در اوّلین موسیقی متن فیلم میشود.[۲۲][۲۳] در ابتدا او به دلیل آنکه از اوّلین اجرای فارسی خود در فیلم (بانوی زیبای من) رضایتمند نبود شرط میکند در صورتی که بعد از اجرا از نتیجه کار راضی نباشد منفردزاده آهنگ را پاک کرده و منتشر نسازد. امّا بعد از اتمام کار از نتیجه بدست آمده ابراز رضایت میکند و این ترانه در سال ۱۳۴۹ همزمان با اکران فیلم به شکل صفحهٔ موسیقی منتشر شده و تبدیل به پرفروشترینها میشود. زیرا به گفته خود او: تنها مایل به اجرای ترانههایی بود که بتواند آنها را حس کند و زبان حال او باشد یا اینکه دارای پیام و بیانگر معضلی از اجتماع باشد.»[۲۱]
بعد از این ترانه در سال ۱۳۵۰ ترانهٔ جمعه» (کار منفردزاده و قنبری) را برای فیلم خداحافظ رفیق (به کارگردانی امیر نادری) میخواند و باز هم مورد توجه قرار گرفته و به عنوان صدای اعتراض شناخته میشود.
بعد از آن یعنی در همان سال، ترانه آینهها (کار شماعیزاده و اردلان سرفراز) را باز هم با متن ترانهای متفاوت با ترانههای آن دوران اجرا میکند و دارای سبک خاصی در موسیقی با مُهر و امضای کاری خود شده و همچنین باعث ترغیب خوانندگان دیگر به اجرای ترانههای اینچنینی میشود. بعد از اجرای موفقیتآمیز این آهنگ و استقبال مردم از این نوع موسیقی پاپ با ترانهای متفاوت، دلیلی بر همکاری دوباره این گروه سه نفره متشکل از خواننده و ترانهسرا و آهنگساز میشود تا آهنگ دیگری نزدیک به مضمون ترانه آینهها بنام مرداب برای او ساخته و با صدای او تمرین شود.
خسرو لاوی مسئول انتشار کارهای قبل از انقلاب این هنرمند در مستند (جمعههای فرهاد) در این رابطه میگوید: این آهنگ در ابتدا برای صدای فرهاد ساخته و تمرین شده بود و در آخرین اجرای تمرینی این کار نیز خود من حضور داشتم و شاهد تمرین این آهنگ توسط فرهاد بودم و باید بگویم هنگامی که فرهاد پشت پیانو مینشیند و شروع به نواختن این آهنگ و خواندن آن میکند از زیبایی آن اثر مو برتنم سیخ میشود و میگویم که این کار میتواند یکی از بهترین کارهای فرهاد شود که متأسفانه بعد از این اجرا به دلایلی که هیچگاه مشخص نشد آهنگساز کار، خود تصمیم به اجرای ترانه را میگیرد و اجرا با صدای فرهاد منتفی میشود.»[۲۴]
منوچهر اسلامی میگوید: افراد دور و بر فرهاد آدمهای خیرخواهی نبودند، البته به جز سرپرست گروهی که فرهاد کارش را با او در کوچینی آغاز کرده بود، چون او استعداد و توانایی فرهاد را کاملاً میشناخت. فرهاد هم از لحاظ روحی بسیار آسیبپذیر بود و نمیتوانست خیلی چیزها را تحمّل کند.»[۲۵]
پس از آن و در سال ۱۳۵۱ ترانهٔ خسته» کاری از (تورج نگهبان و محمد اوشال) را برای فیلم زنجیری به آواز درآورد و در سالهای بعد نیز ترانههای اسیر شب، شبانه ۱ و ۲، هفته خاکستری، گنجشکک اشی مشی، سقف، آوار، کودکانه، وحدت و نجواها را تا قبل از انقلاب سال ۵۷ به اجرا درمیآورد. همچنین به دلیل گزیده کار بودنش، آثار او در یک دوره فعال نه ساله، یعنی از اجرای اوّلین آهنگ (مرد تنها) در سال ۱۳۴۹ تا آخرین اجرایش تا انقلاب یعنی (نجواها) در سال ۱۳۵۸ مجموعه آثار او تنها به چهارده کار میرسد، زیرا او کاری را که از لحاظ محتوایی مناسب نمیدانست اجرا نمیکرد و اعتقادی نیز به همیشه در صحنه بودن یک هنرمند تحت هرگونه شرایطی و با ارائه دادن هر نوع کاری نداشت و علّت اینکه با شمار زیادی از افراد سرشناس آن دوران در زمینه شعر و موسیقی کار کرد امّا در مجموع نوعی وحدت و یکپارچگی در محتوای آثارش دیده میشود نیز به همین دلیل میباشد.[۲۶][۲۷]
او همچنین در اواخر دهه ۱۳۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند که تا پایان عمر نیز با او زندگی کرد. تا سال ۱۳۵۷ و انقلاب ایران کنسرتهایی را در داخل و خارج از کشور برگزار کرد و یک روز بعد از انقلاب در ایران، یعنی در روز ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ سیاوش کسرایی ترانهٔ وحدت را به اسفندیار منفردزاده میسپارد و در همان روز صدای فرهاد در ستایش آزادی و آزادگی در تلویزیون ملّی طنین انداز میشود که در واقع اوّلین خوانندهای بود که صدایش بعد از انقلاب نیز شنیده میشد. امّا پس از انقلاب مدّتها از کار منع گردید تا سرانجام در سال ۱۳۷۳ آلبوم خواب در بیداری از او منتشر شد که چند ترانهٔ فارسی و چند ترانهٔ انگلیسی را به همراه داشت.
در این آلبوم او تنها با نواختن یک آلت موسیقی، یعنی پیانویی که خود آن را مینواخت آهنگسازی ترانههای فارسی و انگلیسیاش را بر عهده گرفته بود که برای اوّلین بار چنین شیوهای که آهنگ یک اثر موسیقی با سادهترین شکل خود، یعنی نواختن تنها یک ساز مانند پیانو یا گیتار به اجرا درآید توسط او صورت گرفت که در اجراهای کنسرتیاش نیز پایدار ماند. در سال ۱۳۷۴ نیز اوّلین کنسرت بعد از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا کرد که اوّلین کنسرت پاپی که بعد از انقلاب مجوز اجرا در خارج از کشور را گرفت محسوب میشد. در سال ۱۳۷۶ آلبوم وحدت او نیز توسط فردی ناشناس منتشر شد که شامل ترانههای دههٔ ۱۳۵۰ او بود. همچنین در سال ۱۳۷۷ نیز توانست در هتل شرق تهران کنسرتی را اجرا کند و آلبوم برف را نیز منتشر کرد.[۲۸]فصل پایانی
پس از انتشار آخرین آلبومش بنام برف»، درصدد تهیه آلبومی به نام آمین» بود که ترانههایی از کشورها و زبانهای مختلف را در بر میگرفت. اما از سال ۱۳۷۸ بیماری اش شدت گرفت. او به بیماری هپاتیت سی مبتلا بود و در نتیجهٔ عوارض کبدی ناشی از آن در خرداد ۱۳۸۱ برای درمان به لیل فرانسه رفت و در ۹ شهریور همان سال پس از مدتی اغما در بیمارستان، ساعت ۱ صبح روز شنبه در سن ۵۹ سالگی درگذشت و در ۱۳ شهریور در گورستان تیه (قطعه ۱۱۰، ردیف ۷، سنگ ۲۳) در پاریس دفن شد. پس از درگذشتش مجموعه آثار[۲۹] و فیلمهای مستندی چون آمین»، برف» ،جمعههای فرهاد» و همچنین کتابی با عنوان چون بوی تلخ خوش کندر» منتشر شد.[۳۰]گرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود خواهم گفتتابستان مرا در برخواهد گرفت و دریا دلش را خواهد گشودزمان در من خواهد مُرد و من بر زمان خواهم خفتآه، زمان در من خواهد مُرد و من بر زمان خواهم خفتبه امید باران و صلح/فرهاد مهراد (ترانه کتیبه فرهاد و وداع در ۹ شهریور تابستان ۱۳۸۱) مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در ۱۱ شهریور ۱۳۸۱ درگذشت او را طی یادداشتی تسلیت گفت.
متن یادداشت به شرح زیر بود:
فرهاد، هنرمند موسیقی ایران که با تحمّل یک دوره بیماری دار فانی را وداع گفت، یقیناً از جمله هنرمندانی است که تاریخ موسیقی ایران نام او را در شمار روشنگران اجتماعی ایران جای خواهد داد. صدای او با سرود وحدت» برای مردم ایران جاودانه است، آنگاه که مردم به دنبال یک ناجی برای روح و جسم خویش به سوی معرفت با شیفتگی تمام میشتافتند، او محمد» را برای مردم خویش والامقام معرفی کرد. نامش و یادش جاودان. ضایعه درگذشت وی را به جامعه هنری ایران به ویژه جامعه موسیقی کشور تسلیت عرض نموده و از خداوند شادی روح او و بقای عمر بازماندگان را خواستاریم.»[۳۱]همچنین گروه تولیدکنندگان حرفهای موسیقی پاپ هم با انتشار بیانیهای درگذشتش را به مردم و به ویژه هنرمندان تسلیت گفت.
در این بیانیه آمده بود:
مرگ پایان کبوتر نیست.
مرد تنهای دیار نغمه و آواز چمدانهایش را بست و به دور دست سفر کرد. او کودکانه آغوش گشود تا جاودانگی را تجربه کند و در این راه بزرگ، یار و همدم سالهای سال او گنجشکک اشی مشی مونسش شد. نجواگر وحدت و پیامآور غرور یک ملّت، سرانجام سقفی بی روزن و رؤیایی برای خود یافت و در زیر آوار خاک، آرامشی بلند را به سیطره درآورد. فرهاد، مرد تنهای کوچههای بیانتها، ساده و بیریا، به سپیدی برف و روشنایی آینه نقاب در چهره خاک کشید و از میان ما رفت. خداحافظ رفیق روزها و هفتههای خاکستری، خداحافظ.»[۳۲]مجمع ناشران و تهیهکنندگان آثار شنیداری ایران نیز به بهانهٔ چهلمین روز درگذشت او بیانیهای را منتشر کرد.
فرهاد، فریادگر آزادی، ایمان و آگاهی، نفس بریده و جان به لب، سرانجام شوکران مرگ را لاجرعه سر کشید و به دیدار دوست شتافت. آن آزادهٔ بلندآوازه، نمادی بی نمونه از انسانیت، آرمانخواهی و تعهد هنری بود که در لحظهلحظهٔ عمر هنری اش یک آن از ارتفاع افتخار به فروکاست ابتذال نگرایید و حنجره حق خوانش جز برای زیبایی، آگاهی و رهایی مردمان، آوایی نپراکند. او هرگز به سودای شهرت و ثروت از اوج اندیشه و آگاهی به فرو سطح گیشه و کلیشه و عوامل فریبی تن نداد و چون بسیار کسان که در آغاز طلوع چرکینشان در عرصه هنری به ظاهر خویش را با فرهنگ شعاری از اصحاب اندیشه قلمداد میکنند و به شکار فرصتها میپردازند و به دلبری، چشم و دل مدیران و مردمان را مییدند و چون به نام رسیدند و رونق بازار را به دست آوردند لگد بر حریم حرمتها و رأس بر ساقه اصالتها مینهند و نقاب از چهرهٔ چرکین خود میگیرند، هیچگاه به رغم نیاز و موقعیّت، محبوبیّت توأمان، سر نیاز فرود نیاورد و آبروی فقر و قناعت هنرمندانه را نبرد و بیرق هنر جدی و اندیشمندانه موسیقی مدرن معاصر ایران را تا دم مرگ بر بلندای همّت بیهمتای خود در اهتزاز نگاه داشت.»[۳۳]موزه خانهٔ فرهاد
در سال ۱۳۹۱ به کوشش همسر این هنرمند، موزهای از وسایل شخصی او تحت عنوان خانهٔ فرهاد» در موزه سینما واقع در تهران، خیابان ولیعصر (پهلوی سابق) باغ فردوس دایر گردید تا میزبان دوستداران این هنرمند باشد. خانهای که در سالن سه به این هنرمند اختصاص داده شدهاست و گوشه دنجی است که در آن صدایش رساتر از هرجای دیگری به گوش میرسد و در این گوشه دنج، بخشی از آثار به جامانده از او، از جمله: عبای شکلاتی، شال گردن سیاه که آن را در بسیاری از اجراهایش بر گردن داشت، بخشی از کتابخانه شخصی اش به چشم میخورد. همچنین عینک، ساعت، پیانو، گیتار و دست نوشتههایی با خطی خوش و همچنین قرآن شخصیاش بخش دیگری از آثار موجود در این موزه است که در این خانه به نمایش گذاشته شدهاست. پشت این خانه، حیاط قدیمی و زیبایی با کاشی و حوض آبی ساخته شده که صدای این هنرمند را با موسیقی آب میآمیزد و گلهای شمعدانی و یاسهای سفید که فضا را پر کردهاست.
همسر این آوازخوان دربارهٔ به یادگار گذاشتن خانهٔ فرهاد در موزه سینما میگوید: اینجا خانه واقعی فرهاد است. اینجا فرهاد را احساس میکنم و امیدوارم روزی چه باشم و چه نباشم اینجا خانهٔ فرهاد باقی بماند و دوستدارانش به اینجا بیایند و خاطراتشان را تجدید کنند.» همچنین باید خاطر نشان کرد که طراحی و اجرای خانهٔ فرهاد را بهروز غریب پور کارگردان تئاتر و سینما انجام دادهاست.[۳۴][۳۵]
وسایل خانه فرهاد مهراد
وسایل خانه فرهاد مهراد
وسایل خانه فرهاد مهراد
وسایل خانه فرهاد مهرادجایگاه شعر و ترانه از نگاه فرهاد
با تأمل در ترانههای این هنرمند، نکتهای که بیش از هر چیز نظر شنونده را به خود جلب میکند، جایگاه شعر و ترانه از دیدگاه اوست. ایشان به درک و فهم شعر بسیار معتقد بود. حس شعر و مفهوم آن را به خوبی در مییافت و به ترانهای که انتخاب میکرد اعتقاد داشت. درک حس واژگان و ضرباهنگ آنها و نحوه ادای آکسانها و ویبراسیونها جهت تبلور حس کلمات و مفهوم ترانه در آثار به جای مانده از او قابل تأمل است.
شهرام ناظری استاد آواز ایران میگوید:
تسلط فرهاد به حس صدا و آواها را نمی توان فراموش کرد»
شهیار قنبری ترانهسرا میگوید:
فرهاد در کنار نوازندگان، نه دورتر از نفسهای واروژان و اسفندیار، کلمههایم را میگریست.»
تمام ترانههایی که او حاضر به اجرای آنها شد از زبان حال خود و به نوعی از زبان حال مردم و جامعه بود. به عارف قزوینی ارادت داشت و او را اوّلین شاعری میدانست که شعرهای اجتماعی گفتهاست. همچنین به اشعار دیگر بزرگان عرصه شعر و ادب نیز توجه داشت. قصیده طولانی تو را ای کهن بوم و بَر دوست دارم» سروده مهدی اخوان ثالث را با دادن تغییراتی از خود و کوچ بنفشهها» سروده محمد رضا شفیعی کدکنی را نیز با تغییراتی از خود به عنوان ترانههایی برای اجرا انتخاب کرد.
همچنین به آثار ادبیات کلاسیک مغرب زمین نیز توجّه داشت و از جملهٔ آنها اجرای ریچارد دوم» اثر ویلیام شکسپیر با ترجمه حسین الهی قمشهای بود.
نگاه متعهدانه و مسئولانه او به شعر و ترانه، رسالت حرفهای و در حقیقت قداست موسیقی را از منظر او هویدا میساخت. موسیقی برای او مقدّس بود و از طریق تغنّی و ترنّم به خدا میرسید. موسیقی از دیدگاه او عارفانه بود نه مطربی و بدین جهت موسیقی را برای دگرگونی و تبلور روح طلب میداشت. او با موسیقی پروردگارش را راز و نیاز میکرد. یک حس عمیق عبودیّت و عرفان که از علاقه و عشق او به موسیقی مذهبی در سبک کلاسیک مغرب زمین ریشه گرفته بود. به ملودی و موسیقی خوب اعتقاد داشت ولی نه به گونهای که گوش شنونده را از توجّه به کلام منحرف سازد. صدای او بیانگر غم و اعتراضش بود و به قول الهی قمشهای هیچ دریچهای را به روی خود نبست و آن فریاد، فریادی بود که از تمام وجودش برمیخاست. فریاد او، فریاد عشق و انسانیّت بود و عاقبت همانگونه که دوست داشت در تابستان برای همیشه رفت و گرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود گفت.[۳۶] اگر ترانههای غالب آن روزگار را میشد در خشم و حُزن خلاصه کرد، صدای او جز اینها القاکنندهٔ مجموعهٔ متنوعی از حسها بود: از وحشت و تردید تا حماسه. وسواس او در گزینش شعرها و خوانش هوشمندانهاش از آن ترانهها، نقطه عزیمت او برای یکهسواری و جدا شدن از جمع همقطارانش بود. مهمتر از اینها یکپارچگی و همگونی معنایی بینظیری است که در مجموعهٔ کارهای او قابلرهگیری است؛ از آن ترانههای انگلیسیزبان آغازین تا آلبوم برف. این یکدستی و پیوستگی در مجموعه آثار همنسلانش ابداً به چشم نمیخورد و گاه با عدمتجانس حیرتانگیزی روبرو میشویم. رویکرد متنوع و اندیشیدهٔ او به ادبیات را در ترانههایش براساس آثاری از خیام، نیما، شاملو، خویی، اخوان ثالث، شفیعی کدکنی و متون ادبی غرب و شرق (از شکسپیر تا متون روسی) میتوان دریافت. ترانههای او فارغ از فرمالیسم و سانتیمانتالیسمِ غالب موسیقی پاپ دههٔ پنجاه علاوه بر بازتابی از عصیان و نقد اجتماعی، نگاهی فلسفهجویانه و هستیشناسانه دارند. او بهخوبی بر آنچه میخواند واقف بود و کارهایش نسبتی آشکار با اندیشهای مشخص و هیجانگریز داشت. راز پایداری تمامی آثارش هم جز این نمیباشد و به گونهای مصداق ترکیب دلنشین و حزنانگیز جوانی بدون جوانی» بود.[۳۷]تحلیلی بر شیوه خوانش فرهاد
باید سالها بگذرد تا بتوان به تعریف درستی از سبک خوانندگی او دست پیدا کرد. او به جز سلیقه خوب در انتخاب اشعار، بسیار درست و قابل تأمل در انتخاب موسیقی مناسب که حال و هوای صدای خودش را هم داشته باشد تبحر داشت و از نظر دکلماسیون نیز هر واژه از شعرش و هر مصرعی را که میخواند کاملاً با مفهوم بیان میکرد به شکلی که معنای تلفیقی آن به گونهای دیگر میشد. اجراهای او را باید چندین بار شنید تا به جذابیتهای صدا و نوع خواندنش دست یافت، همچنین باید توانایی اش در اجراهای کنسرتی را نیز مدنظر قرار داد که در آنها همزمان پیانو هم مینواخت. نظیر این کار را میتوان در اجرای خواننده دیگری مثل التون جان دید. او در خواندن ترانههای خارجی نیز بسیار با فکر عمل میکرد و هر چه را که میخواست اجرا کند بنا به سلیقه خود از نظر آهنگسازی، ملودی و شیوه خواندن تغییر میداد و در واقع سلیقه خود را در کار اعمال میکرد که آن کار بهتر از آن چیزی که بود صورت بگیرد.[۳۸][۳۹] او ترانههای بسیاری را به صورت بازخوانی و به زبانهای مختلف خواندهاست و همچنین ترانههایی هم به زبان فارسی دارد. در هر حال چه زمانی که به زبانهای دیگر اعم از انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، ارمنی و… میخواند و چه زمانی که به زبان فارسی میخواند، شیوه برخورد خاص خود را با کلمات داشت. در گفتگویی اینچنین عنوان میکند که:
من همیشه در وهله اوّل اصرار دارم آهنگی را که به زبان دیگری است، اول ترجمه اش را بدانم و در صورتی که بعضی از کلمات برایم ناآشنا باشند با مراجعه به فرهنگ لغات معنای آنها را متوجّه شوم و دوم اینکه خیلی حساس هستم به زمانی که ترانهای را به فارسی که زبان مادری ام است میخوانم، به گونهای که دوست دارم مخاطب من تنها با یکبار گوش کردن ترانه آن را متوجّه شده و بتواند بفهمد که چه میگویم.»
بنابراین یکی از شیوههای مهم ترانه خوانی وی در آثار فارسی و غیر فارسیاش نحوه صحیح اَدای کلمات میباشد، بهطوریکه او کلمات متن شعر را از موسیقیاش جدا میکند و کلمات در ترانههایش محترمانه از حنجره اش بر گوش شنونده مینشیند و آنها را نمیفشارد و برای همنشین کردن با آهنگ هم آنها را نمیکشد.فرنگیس حبیبی در این رابطه میگوید: به جرأت میتوان گفت که در ترانههای وی هیچ کلمه شکسته، شُل، خمیده، پا در هوا و خمار شنیده نمیشود. هیچ واژهای نیست که از سر بوالهوسی و عشوه در ترانه بلغزد و بچرخد و محو شود. به نظرم میآید که او یار کلمات است، از بس که آنها را میفهمد و عزیز و محترمشان میدارد.»
البته به نظر میرسد که اینجا باید به نکته دیگری نیز اشاره کرد و آن هم شیوه غربی ترانه خوانی است. در ترانه خوانی راک، شعر نیست که وجود دارد بلکه کلمه است که جریان مییابد. شاید بخشی از تأکید او در شیوه خواندنش ناشی از تجربهاش در راک و آموزههایی است که در خواندن ترانههای خارجی از نوع راک و بعد هم پاپ غربی بدست آوردهاست.
او از معدود خوانندگانی است که بار عاطفی واژه موجود در شعر را با شیوه خوانش خود به معنا تبدیل میکند و به آنها جان میبخشد. به گونهای که وقتی کلمه رنج» را میخواند، رنج میکشیم، وقتی میگوید زمستون» سرمای آن را احساس میکنیم، وقتی از جغد شوم» حرف میزند شوم بودن را میفهمیم یا هنگامی که به تمسخر در عصر چهارشنبه من، عصر خوشبختی ما» قبل از عصر خوشبختی ما»، هه» میکند به باطل بودن و مورد تمسخر بودن این عبارت پی میبریم و نمونه همین هه» را بار دیگر در قبل از عبارت ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نااهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد» به وضوح احساسش میکنیم و معنایش را هم میفهمیم زیرا او اجازه نمیدهد شنونده به کلمات بی اعتنا باشد. نمونه این نکته را در پایان ترانهٔ کوچ بنفشهها نیز میبینیم، با شعری از شفیعی کدکنی و آهنگی از خودش. عبارتی که نه یکبار و نه دو بار بلکه شاید بیشتر از هفت بار تکرار میشود و هر بار محکم تر از بار پیش، گویی که هرگز خیال محو شدن ندارد و بر آن تأکید شدهاست ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشهها میشد ببرد با خود هر کجا که خواست» او یک خواننده مؤلف که میتوانست همراه با خواندن نیز بنوازد بود و میدانست معنای کلماتی را که به آواز درمیآورد چیست و نوازندگی همزمانش نیز او را در این زمینه یاری میکرد. این را از امتداد مفاهیم در آواها و ترانههایش میتوان فهمید که مدام هم در سالهای واپسین عمرش به صیقل زدن و کامل کردن آن مشغول بود. او میدانست چه میخواند، چه میکند و در کجا زندگی میکند.[۴۰][۴۱]یادی از او در مراسمها و دیگر آثار هنریدر بهمن ماه ۱۳۹۳ مراسم افتتاحیه سی و سومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد شهر تهران برگزار شد که پخش ترانه والا پیام دار» یا همان وحدت» با صدای فرهاد مهراد و تصاویری از پیروزی انقلاب اسلامی از اتّفاقات ویژه مراسم بود.[۴۲]آیین رونمایی از پوستر خصلت خوبان» که شامل ۱۲۴ شخصیت شهید، شهیر و فرهیخته است، عصر دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۳ در سازمان هنری رسانهای اوج برگزار شد. اسماعیل کوشا که این پوستر با کوشش و تلاش او تهیه شدهاست دربارهٔ این طرح به جام جم گفت: این پوستر که پس از هفت سال اندیشه و تحقیق به مرحله طراحی رسیده نماد وحدت ایرانیان است و در آن تصویری از برخی بزرگان دین، علم، هنر، ادبیات، ورزش، سینما و شهدا دیده میشود.» او حضور چهرههای شناخته شده هنری را هم از ویژگیهای مهم این پوستر برشمرد و گفت: از جمله هنرمندان سرشناس رشتههای مختلف هنری که در این پوستر حضور دارند میتوان به پروین اعتصامی، جلال آل احمد، شهریار، علی حاتمی، فرهاد مهراد و… اشاره کرد.»[۴۳]سوم بهمن ماه سال ۱۳۹۱، هفتاد و یکمین برنامه از سری نشستهای عصر شعر و ترانه با حضور برخی چهرههای شاخص ادبیات و موسیقی کشور برگزار شد و در ابتدای برنامه به مناسبت زادروز فرهاد مهراد، حاضران شاهد دو اجرای زندهٔ تقدیمی به این هنرمند بودند.[۴۴]در اسفند ماه سال ۱۳۹۲ تئاتری به شیوه (کنسرت-نمایش) تحت عنوان در روزهای آخر اسفند» برگرفته از آهنگ کوچ بنفشههای فرهاد مهراد» به کارگردانی محمد رحمانیان به عنوان اَدای دِینی به خوانندگان آغازگر سبک پاپ و راک مدرن نظیر فرهاد مهراد به روی صحنه رفت که در انتهای نمایش، ترانهها و قطعات خارجی خاطره انگیز و قدیمی، برگرفته از آثار انگلیسی فرهاد مهراد و همچنین ترانه کوچ بنفشههای وی به اجرا درآمد.[۴۵]شهاب حسینی بازیگر سینما در اولین تجربه کارگردانی خود به نویسندگی محمد هادی کریمی که در مهر ماه سال ۱۳۹۳ اکران شد، یادی نیز از فرهاد مهراد کردهاست. او در این فیلم سینمایی که نقش اول آن را نیز بر عهده دارد، ۳۸ شخصیت برجسته علمی، هنری، تاریخی، ی، فرهنگی و ورزشی را ایفا میکند و در قالب نویسندهای فرورفته که بناست کتاب تازهاش را بنویسد اما همذاتپنداری او با شخصیتهای مختلف این کتاب که از شرقیترین چهرهها مانند شیخ صنعان، سهروردی، مولانا و سقراط حکیم گرفته تا غربیترین چهرهها مانند راجر واترز، کرت کوبین و اسحاق نیوتن را دربرمیگیرد باعث شده او یک سری نقش متفاوت و دستاول ایفا کند. او در جایی از فیلم نیز نقش چه گوارا، انقلابی معروف لاتین را بازی کرده تا ردپای شخصیت ی هم در کارش باشد. زکریا و مسیح دو پیامبری هستند که شهاب حسینی در قالب آنها فرورفته و البته که نقشهای فرهاد مهراد خواننده ایرانی و یک فوتبالیست باشگاه فوتبال بارسلونا نیز جایگاه ویژهای در هنرنمایی شهاب حسینی داشتهاند.یغما گلرویی، ترانهسرای معاصر نیز با انتشار ترانه آخرین آوازهخون مُرد» درگذشت فرهاد مهراد را گرامی داشت، این ترانه اولین بار در سال ۱۳۸۱ در مراسم یادبودی که برای فرهاد مهراد در فرهنگسرای ابن سینا» برگزار شده بود خوانده شد.[۴۶]رو شناسنامهٔ جنگل مُهرِ باطلِ تگرگه این ترانه خوندنی نیست، این گزارشِ یه مرگهاون صدای بیصدا» رو از ترانهها گرفتن چشمِ آدمای لالِ کورِ گوشبُریده روشن!گرمیِ بازارِ بِشکن اسمشو از یادمون بُرد تیترِ رومه همین بود: آخرین آوازخون مُرد»دلش از تاریکی خسته»، سقفش اَبرِ آسمون بود» خیلیا میخوندن اما تنها اون آوازخون بود…گنجشگکِ اَشیمشی» رو بومِ شب نشسته آوازخون پنجرهٔ ترانههاشو بستهدوباره نوبتِ ما شد، نوبتِ مرثیهسازی فصلِ پیرهنای مِشکی، فُرصتِ رودهدرازیمردِ تنها» رفته اما میشه تا جمعه» سفر کرد میشه با یه شبِ مهتاب» سایهها رو در به در کردمیشه فریادشو فهمید، سرِ پیچِ هر ترانه میشه تا همیشه دل داد به صفای کودکانه»هر ترانهش یه فراره از حصارِ بستهٔ دام آخرین پُکِ به سیگار واسه محکومه به اعدام…گنجشگکِ اَشیمشی» رو بومِ شب نشسته آوازخون پنجرهٔ ترانههاشو بسته
همچنین ترانه دیگری را هم به فرهاد مهراد تقدیم کرد.[۴۷]سیگارِ گیتارتُ آتیش بزن خیلی وقته تو لَکِ شنیدن صدای صاعقمآوازه خونا رفتن تو کار پانتومیم فکر کردنم این روزا از مُد افتادهخدام دیگه زورِ سابقو نداره تویی که می باس عَلو بدی سایه هارواین برفارو از رو موهات بت من گول اون تارای سفیدو نمیخورممی دونم که هنوزم تو فکر گرفتن خورشیدی حالا یه شبِ مهتابو برام بخون که خراب شنیدن اون صدای آبادماز جمعه بگو و از سقفی که هنوزم تنِ اَبرِ آسمونه نگو دیگه صدایی اَزت شنیده نمی شهپیداس که هنو نفت داری تو فانوس تنت واسه همین گفتن جای خاک کردن آتیشت بزننسرزمین گُل و بلبل سرزمین قفس و گلخونس پس آخرین آوازتو بلندتر از نردههای این قفس بخونسیگارتو، گیتارتو آتیش بزن در مراسم ویژهٔ استقبال از نوروز که در اسفند سال ۱۳۹۱ با حضور رئیسجمهور وقت و برخی اعضای هیئت دولت با نمایش آیینهای نوروزی استانهای مختلف برگزار شد یادی نیز از فرهاد مهراد شد و آهنگ کودکانه با صدای او در سالن پخش گردید؛ و این در حالی بود که وقتی این آهنگ پخش میشد بسیاری گزارش کردند نژاد به همراه یار همیشگیاش اسفندیار رحیم مشایی بغض کرده بودند و منقلب به نظر میرسیدند.[۴۸][۴۹]روز جمعه ۱۸ بهمن ماه سال ۱۳۹۲ در بازدیدی که رئیس شورای شهر تهران، احمد مسجد جامعی از موزهٔ خانهٔ فرهاد داشت، حاشیههایی را که این هنرمند در قرآن شخصی خود نوشته بود با صدای بلند خوانده شد. این هنرمند که فرزند سفیر ایران در برخی کشورهای عربی بود به زبان عربی نیز تسلط کامل داشت و به همین دلیل در زمانهایی که برای قرائت قرآن اختصاص میداد بر حواشی این کتاب آسمانی، یادداشتهایی را مینوشتهاست. او حتی در برخی از حاشیههایی که در قرآن نوشتهاست اشکالاتی را نیز به ترجمه قرآن گرفتهاست و اکنون این قرآن در کنار یادداشتهای شخصی وی در تالاری که به نام اوست در موزهٔ سینما به یادگار گذاشته شدهاست که تفاوت عمدهای را به موزهٔ سینما بخشیدهاست.[۵۰]در شمارهٔ پنجم کتاب فصل مقام موسیقایی» که در مرداد ماه سال۱۳۹۱ به همت مرکز موسیقی حوزه هنری تولید و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد یادی نیز از این هنرمند شد. بررسی پوسترها و طرح جلدهای موسیقی قبل و بعد انقلاب از جمله فصلهای دیدنی و جذاب این شماره از مجله مقام موسیقایی» بود که طرح جلدهای خاطره انگیزی از کاستهای هنرمندانی چون فرهاد مهراد و… در آن آورده شده بود.[۵۱]روزبه نعمتاللهی خواننده پاپ در مهر ماه ۱۳۹۲ در یکی از کنسرتهایش ترانه شب سیاه غمگرفته» را به یاد فرهاد مهراد اجرا کرد و همچنین پخش تصاویر قدیمی این هنرمند از مانیتورها فضای متفاوتی را به سالن بخشید.[۵۲]به مناسبت سالگرد این هنرمند در تابستان ۱۳۹۲ محسن چاوشی دیگر خواننده پاپ، یادداشتی را در مجله چلچراغ به یاد او منتشر کرد.[۵۳]
جمعه روز بدی بود. بوی عیدی بوی توپ با تو معنی میگرفت. ای کاش حضورت صدایت را دلچسب تر میکرد. اما نبودنت باعث نمیشود که هرگز از کوچه پس کوچههای ذهنمان دور شوی.
فرهاد، هنوز هم جمعه روز بدی است. دلگیر همانند نبودنت. سالروز بودنت را احساس میکنم حتی اگر جمعه باشد. صدایت میماند و میماند و میماند تا همه حضورت را تجربه کنند و به راستی این تنها صداست که میماند. فرهاد این روزهای مردم ما چه بی صدا میگذرد و همه فکر یک سقفند. آن روزهایتان را که ورق میزنم افسوس میخورم. ای کاش ما هم صدایمان به گوش مردم میرسید. روزگارمان بد نیست خدا را شکر گلهای نیست اما دوست داشتم تجربه کنم بزرگی و فریاد زدنهایت را که چه عاشقانه عشق را روایت میکردی. هنوز هم کاغذهایمان رنگی است. هنوز هم سقفهایمان بی روزن است. هنوز هم فرهاد، فرهاد است و هنوز هم فریاد فرهاد ماندنی است. محسن چاوشی»نمایش مرد مقابل» به کارگردانی سیما تیرانداز درحالی شامگاه شنبه در قالب سیویکمین جشنوارهٔ تئاتر فجر به صحنه رفت که معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر کل ادارهٔ هنرهای نمایشی از تماشاگران آن بودند. از دیگر نکتههای جالب این نمایش که در حضور مدیران تئاتری و جمعی دیگر اجرا شد، استفاده از تصنیفی از محمدرضا شجریان، یکی از ترانههای فرهاد مهراد و همچنین شعری از فروغ فرخزاد (با ذکر نام) در متن نمایش بود.[۵۴]در مراسم بزرگداشت امیرکبیر در دی ماه۱۳۹۱ گفته شد: نخبگان این سرزمین از حسنک وزیر گرفته تا به امروز همیشه کشته شدند و ما باید از تاریخ درس بگیریم.» در ادامه این مراسم نیز کلیپی با صدای فرهاد مهراد پخش شد.[۵۵]مراسم یادبودآندره آرزومانیان، آهنگساز و نوازنده پیانو که در خرداد ۱۳۸۹ برگزار شد با پخش کلیپی از اجرای آندره آرزومانیان» از قطعه جمعه فرهاد مهراد همراه بود.[۵۶]در بیست و پنجمین جشنوارهٔ موسیقی فجر که در اسفند ماه سال ۱۳۸۸ برگزار شده بود نیز یادی از فرهاد مهراد شد و با اجرایی از نیما مسیحا که در مرکز همایشهای برج میلاد به روی صحنه رفت پایان یافت. او سپس به یاد فرهاد مهراد قطعهٔ مرد تنها را خواند و گفت: در طول ۱۰سال فعالیتم در موسیقی و آواز همیشه از صدای او حس میگرفتم.»[۵۷]رضا صادقی دیگر خواننده پاپ در کنسرتی که در اسفند ماه ۱۳۸۷ در کرج برگزار میشد آن را به هنرمندان درگذشتهای چون فرهاد مهراد، خسرو شکیبایی و ناصر عبداللهی تقدیم کرد.[۵۸]در مراسم اختتامیهٔ ششمین جشن تصویر سال» که در آذر ماه سال ۸۷ برگزار شد نیز قطعه موسیقی ای به خوانندگی فرهاد مهراد پخش شد.[۵۹]در مراسم اختتامیهٔ چهارمین جشنواره موسیقی گل یاس (ویژه بانوان) که در اسفند ماه سال ۱۳۸۱ در تالار وحدت برگزار شد نیز به مناسبت درگذشت فرهاد مهراد یک دقیقه سکوت اعلام شد و سپس گروهها به اجرای برنامه پرداختند.[۶۰]آثارفارسیسالنام اثرترانه سرا یا شاعرآهنگسازموسیقی متن فیلم۱۳۴۸مرد تنهاشهیار قنبریاسفندیار منفردزادهرضا موتوری۱۳۴۹جمعهشهیار قنبریاسفندیار منفردزادهخداحافظ رفیق۱۳۵۰آینههااردلان سرفرازحسن شماعی زاده ۱۳۵۱خستهتورج نگهبانمحمد اوشانجیری۱۳۵۲اسیر شبعباس صفاریمحمد اوشال ۱۳۵۲شبانه ۱احمد شاملواسفندیار منفردزاده ۱۳۵۳هفته خاکستریشهیار قنبریواروژان ۱۳۵۵گنجشکک اشی مشیمتلی به جا مانده از قدیماسفندیار منفردزاده ۱۳۵۵کودکانهشهیار قنبریاسفندیار منفردزاده ۱۳۵۶شبانه ۲احمد شاملواسفندیار منفردزاده ۱۳۵۶جمعه برای جمعه (۲)شهیار قنبریاسفندیار منفردزاده ۱۳۵۶سقفایرج جنتی عطاییاسفندیار منفردزادهماهیها در خاک میمیرند۱۳۵۶آوارشهیار قنبریفرهاد مهراد ۱۳۵۷وحدتسیاوش کسراییاسفندیار منفردزاده ۱۳۵۸نجواهاشهیار قنبریاسفندیار منفردزاده ۱۳۷۲خواب در بیداریخوان رامون خیمنزفرهاد مهراد ۱۳۷۲کوچ بنفشههامحمد رضا شفیعی کدکنی (با تغییراتی از فرهاد)فرهاد مهراد ۱۳۷۲خیال خوشیویلیام شکسپیرفرهاد مهراد ۱۳۷۲تو را دوست داردی اخوان ثالث (با تغییراتی از فرهاد)فرهاد مهراد ۱۳۷۶برفنیمایوشیج (با تغییراتی از فرهاد)فرهاد مهراد ۱۳۷۶گاندیگاندیفرهاد مهراد ۱۳۷۶رباعیاتابوسعید ابوالخیرفرهاد مهراد ۱۳۷۶وقتی که بچه بودماسماعیل خویی (با تغییراتی از فرهاد)فرهاد مهراد ۱۳۷۶کتیبهفریدون رهنمافرهاد مهراد ۱۳۷۶شب تیرهولادیمیر آگادُوفرهاد مهراد ۱۳۷۶مرغ سحرملک الشعرای بهارفرهاد مهراد ۱۳۷۶بانوی گیسو حناییناظم حکمت (با تغییراتی از فرهاد)فرهاد مهراد ۱۳۷۶گل یخاسکار همرستاین دومفرهاد مهراد همچنین وی دکلمه دو غزل از حافظ و شعر آواز کرک از مهدی اخوان ثالث را نیز به صورت ضبط خانگی اجرا کرده بود که بعد از درگذشت او برای علاقهمندانش منتشر شد.انگلیسیتوضیحاتبه فارسینام آهنگفرهاد مهراد آهنگهای فراوانی را به زبانهای غیرفارسی بازخوانی کرده بود که تنها این مقدار از آهنگها به صورت ضبط شده در دسترس میباشد.اجرای زنده در کوچینیپنج دقیقه فرصت بگیر
Take fiveاجرای زنده در کوچینیمن جادویت میکنم
I put a spell on youتک آهنگ استودیویی قبل از انقلاب ایرانرمانسِ عشق
Romance of loveاجرای زنده در شو تلویزیونی رنگارنگ، دهه ۵۰اگر تو بروی
If you go awayضبط خانگی، دهه ۷۰مسیح پایین بیا
Come down Jesusضبط خانگیطبیعتاً دوباره تنها
Alone again naturallyاز آلبوم برف، سال انتشار ۱۳۷۹گل یخ
Edelweissاجرای تصویری در تلویزیون ملّی، دهه ۴۰روز تعطیل
Holidayاجرای زنده در کنسرت خارج از ایران، دهه ۷۰قلبم را رها کن
Unchain my heartاجرای تصویری در تلویزیون ملّی، دهه ۴۰هفت اتاق دلتنگی
7rooms of gloomضبط استودیویی در دهه ۶۰آهنگ مستر
Master songاز آلبوم خواب در بیداری، سال انتشار ۱۳۷۲آن روزها وقتی جوان بودم
Yesterday when I was youngتک آهنگ استودیویی قبل از انقلابآرژانتین برایم گریه نکن
Don't cry for me Argentinaاجرای تصویری در تلویزیون ملّی، دهه ۴۰دنیایی که ما میشناختیم
The world we knewتک آهنگ استودیوییطلوع و غروب خورشید
Sunrise/Sunsetاجرای زنده در کوچینیدوباره با هم
Together againضبط خانگی در دهه ۶۰مرد تنها
Solitary manاجرای زنده در کنسرت خارج از ایران، دهه ۷۰ و از آلبوم خواب در بیداری، سال انتشار ۱۳۷۲دیروز
Yesterdayاز آلبوم خواب در بیداری، سال انتشار ۱۳۷۲آسیابهای بادی ذهن تو
Windmills of your mindاجرای زنده در کوچینیعشق برایم خوب بود
Love's been good to meضبط خانگی، دهه ۶۰لیزای غمگین
Sad Lisaتک آهنگ استودیویی قبل از انقلابرویای کالیفرنیا
California dreaminاجرای تصویری در تلویزیون ملّی، دهه ۴۰خونه خورشیدِ در حال طلوع
سال با هایده، مهستی و انوشیروان همکاری کرد. او در این آلبوم، ترانه هوس را خواندهاست. چندی بعد با هایده و محمد حیدری در آلبوم گلهای غربت همکاری کرد و در آن ترانه دلم گرفت را اجرا کرد. معین در سال ۱۹۸۸ با اجرای ترانه طنین صلح که برای پایان جنگ ایران و عراق توسط فرخ آهی با شعری از لیلا کسری ساخته شد با گروهی از خوانندگان ایرانی مقیم لوس آنجلس همکاری کرد.[۹]
سیاوش قمیشی در سال ۱۳۹۲ آهنگ پرنده را ساخت و آن را برای نخستینبار در سالهای فعالیت خوانندگیش بهصورت مشترک با معین ضبط کرد.
ترانه سفر با مطلع (سفر کردم که از یادم بری دیدم نمی شه…) از ترانههای معین با آهنگسازی فرید زولاند با شعری از لیلا کسری است. مصطفی کیایی با ساختن فیلم ضدگلوله قصه فردی را روایت کرد که تحت تأثیر این ترانه با صدای معین قرار گرفته و زندگیَش تغییر میکند.[۱۰]
محمد اصفهانی در سال ۱۳۹۲ در کنسرتی در تهران ترانه جدایی از معین را خواند. اصفهانی در اینباره گفته بود: میخواهم در بزرگداشت بابک بیات، ترانهای از ساختههای خودشان را بخوانم که من تابهحال اجرا نکردم. این ترانه را یک خوانندهٔ بسیار بزرگ و تکرار ناپذیر خواندهاست.
همچنین علی عبدالمالکی نیز در کنسرت خود آهنگ همدم معین را برای خود خاطره انگیز خوانده و اقدام به بازخوانی این آهنگ نمود.[۱۱]
اهنگهای معین در طی این چند سال بارها و به شکلهای مختلف از شبکههای صدا و سیما پخش شدهاست. پخش آهنگ شمال از بخش خبری ۱۹ شبکه یک سیما،[۱۲] اجرای آهنگ بیقرار در بخش صرفاً جهت اطلاع خبر بیست و سی شبکه دو سیما،[۱۳] خواندن آهنگ معین در برنامه زنده رود شبکه اصفهان[۱۴] و پخش آهنگ چه سالی بشه امسال در مصاحبه با احمدرضا عابدزاده از شبکه سه سیما[۱۵] از جمله این موارد هستند.
نوشتار اصلی: ترانهشناسی معین
ردیف | نام آلبوم | سال انتشار | توزیع کننده | توضیحات |
---|---|---|---|---|
۱ | میپرستم | ۱۳۶۰ | شرکت ترانه | |
۲ | کعبه | ۱۳۶۲ | شرکت ترانه | |
۳ | هوس | ۱۳۶۴ | شرکت ترانه | |
۴ | گلهای غربت شماره ۱ | ۱۳۶۴ | شرکت ترانه | مشترک با هایده |
۵ | گلهای غربت شماره ۲ | ۱۳۶۵ | شرکت ترانه | |
۶ | یکی را دوست میدارم | ۱۳۶۵ | شرکت ترانه | |
۷ | سفر | ۱۳۶۶ | شرکت ترانه | |
۸ | آرزو | ۱۳۶۶ | شرکت ترانه | |
۹ | بی بی گل | ۱۳۶۷ | شرکت ترانه | |
۱۰ | صبحت بخیر عزیزم | ۱۳۶۸ | شرکت ترانه | |
۱۱ | به تو میاندیشم | ۱۳۶۹ | شرکت پارس ویدئو | |
۱۲ | پریچه | ۱۳۷۰ | شرکت پارس ویدئو | |
۱۳ | نماز | ۱۳۷۱ | شرکت کلتکس رکوردز | |
۱۴ | خاطره ۷ | ۱۳۷۲ | شرکت ترانه | مشترک با شهره |
۱۵ | تولد عشق | ۱۳۷۳ | شرکت ترانه | |
۱۶ | مسافر | ۱۳۷۴ | شرکت ترانه | |
۱۷ | پنجره | ۱۳۷۶ | شرکت کلتکس رکوردز | |
۱۸ | معما | ۱۳۷۷ | شرکت کلتکس رکوردز | |
۱۹ | پرواز | ۱۳۷۹ | شرکت کلتکس رکوردز | |
۲۰ | لحظهها | ۱۳۸۱ | شرکت کلتکس رکوردز | |
۲۱ | عاشقانهها | ۱۳۸۲ | شرکت ترانه | |
۲۲ | مست | ۱۳۸۲ | شرکت ترانه | |
۲۳ | ریتم موسیقی | ۱۳۸۶ | شرکت کلتکس رکوردز | |
۲۴ | دنیای عشق | ۱۳۸۶ | شرکت کلتکس رکوردز | |
۲۵ | طلوع | ۱۳۸۶ | شرکت MZM | |
۲۶ | موندگار | ۱۳۹۸ | به زودی |
سال انتشار | نام آهنگ | ترانهسرا | آهنگساز | تنظیمکننده | توضیح |
---|---|---|---|---|---|
۱۳۸۸ | خاطرهها | ترانه مکرم | سیروان خسروی | سیروان خسروی | |
۱۳۸۹ | همدم | افشین مقدم | علیرضا افکاری | علیرضا افکاری | مضمون عاشقانه |
۱۳۹۰ | خون سیاوش | بابک صحرایی | بابک بیات | کاظم عالمی | ملی-حماسی |
۱۳۹۱ | دلم تنگته | مریم دلشاد | بابک زرین | آرتاشست کارتالیان | |
۱۳۹۱ | مجنون | توحید عظیمی | توحید عظیمی | پیام شمس | |
۱۳۹۱ | مردم | افشین مقدم | علیرضا افکاری | علیرضا افکاری | مضمون اجتماعی |
۱۳۹۱ | گل ناز دارُم | مسعود بختیاری | مسعود بختیاری | کاظم عالمی | موسیقی لری بختیاری و به یاد مسعود بختیاری |
۱۳۹۱ | پرنده | صفا لطفی | سیاوش قمیشی | خشایار ه | همراه با سیاوش قمیشی |
۱۳۹۱ | آغوش | حمیدرضا صمدی | بابک زرین | راشا تقیپور | |
۱۳۹۲ | ترکم نکن | مریم دلشاد | بابک زرین | بابک زرین | |
۱۳۹۲ | هوای خونه | رضا خواجوی | معین و عارف شکوری | عارف شکوری | |
۱۳۹۲ | به تو مدیونم | رضا خواجوی | عارف شکوری | عارف شکوری | |
۱۳۹۳ | توکه تموم دنیامی | حمیدرضا صمدی | بابک زرین | پیام طونی | |
۱۳۹۴ | شمال | مریم دلشاد | وحید پویان | مهرداد احمدزاده | |
۱۳۹۴ | آتش دل | حسن صدر سالک | عبدالحسین برازنده | کاظم عالمی | به یاد جلال تاج اصفهانی |
۱۳۹۴ | عاشق که بشی | مریم دلشاد | وحید پویان | بهروز علیاری | |
۱۳۹۴ | بی تو نمی تونم | رضا خواجوی | عارف شکوری | عارف شکوری | |
۱۳۹۵ | چه سالی بشه امسال | مریم دلشاد | مسعود امامی | مهدی سفیدگر | به مناسبت عید نوروز |
۱۳۹۵ | کنار تو | افشین یداللهی | بابک زرین | بابک زرین و عارف شکوری | |
۱۳۹۶ | به یاد سوسن | بابک رادمنش | بابک رادمنش | بابک رادمنش | بازخوانی ترانه یادت میاد به یاد سوسن |
۱۳۹۶ | جان من | مریم دلشاد | احسان نیزن | مهرداد احمدزاده | |
۱۳۹۶ | دیوونگی نکن | افشین یداللهی | عارف شکوری | عارف شکوری | |
۱۳۹۶ | سنگ خارا | معینی کرمانشاهی | علی تجویدی | عماد شکوری | بازخوانی ترانه ای با همین نام از مرضیه |
۱۳۹۷ | شوق سفر | فریدون علیخانی | آرش شیرزاد | الیاس شیرزاد | |
۱۳۹۷ | خونهٔ آرزو | بابک بابایی | وحید پویان | سعید زمانی | |
۱۳۹۸ | همینجوری نمیمونه | مریم دلشاد | احسان نیزن | سعید زمانی | |
۱۳۹۸ | با من بمون | بابک صحرایی | حامد حنیفی | حامد حنیفی |
درباره این سایت